برنج
گیاه برنج ، با نام علمی .Oryza sativa L از خانواده غلات (Poaceae)، یکی از قدیمیترین گیاهانی است که در جهان کشت میشود. برنج از گیاهان مهم قاره آسیا است. دانه برنج و فرآوردههای حاصل از آن غذای مورد نیاز نزدیک به ۴۰% نصف مردم جهان را تامین میکند و از لحاظ تولید جهانی نیز میتواند با گندم برابری کند. زراعت برنج تقریباً ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در کشور هندوستان آغاز شده و کشت آن به شمال و شرق چین و اندونزی توسعه یافته است. سطح زیر کشت برنج بعد از گندم از سایر غلات بیشتر است. با رشد جمعیت و افزایش گرایش مردم به برنج، میزان مصرف آن نیز همچنان در حال فزونی میباشد و با این روند احتمال میرود که در سالهای آتی برنج به عنوان منبع اصلی تامین کالری مردم ایران مورد توجه قرار گیرد. برنج به عنوان یکی از محصولات عمده غذایی در بیش از ۱۱۰ کشور جهان کشت میباشد و حدود ۹۰ درصد برنج دنیا در قاره آسیا تولید میگردد. در ایران پس از گندم، برنج بیشترین نقش را در تغذیه مردم دارد. کشت برنج احتمالاً از حدود ۲۰۰۰ سال پیش تاکنون در ایران رایج بوده است.
در سال زراعی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، سطح انواع واریتههای برنج در کشور حدود ۶۳۷ هزار هکتار برآورد شده که معادل ۵/۸ درصد کل سطح برداشت محصولات زراعی و ۱۳ درصد غلات میباشد. که استان مازندران با دارا بودن ۴۱ درصد از سطح برداشت اراضی زیر کشت برنج مقام نخست کشور را به خود اختصاص داده است و استان گیلان نیز با برداشت ۲۸ درصد از اراضی شالیکاری کشور در جایگاه دوم قرار گرفته است.

ارقام مورد استفاده در کشور

برنج توسط عوامل بیماریزا، آفات، علفهای هرز و عوامل اقلیمی متعدد متحمل خسارت میگردد و همه ساله مقدار زیادی از محصول آن از بین میرود. در ادامه به معرفی بیماریها و آفات مهم محدودکنندهی رشد برنج و راهکارهای مدیریت آنها میپردازیم.
بلاست برنج (leaf and collar)
عامل این بیماری قارچ Pyricularia oryzae بوده و فرم جنسی آن Magnaporthe oryzae میباشد. این بیماری میتواند تمام قسمتهای هوایی بوته برنج مانند برگ، غلاف برگ، گرههای میانی ساقه، گردن خوشه و خوشه را آلوده کند. لکهها روی برگ به صورت نقاط آبسوخته و خاکستری ظاهر شده و سپس به صورت لوزی یا دوکی شکل با حاشیه قهوهای رنگ در میآیند. لکهها روی ارقام حساس و در شرایط مساعد به سرعت بزرگ شده و به هم متصل میشوند و در نتیجه منجر به سوختگی برگ میگردند. روی گردن خوشه لکههای قهوهای رنگ از محل بند گردن شروع شده و در دو طرف پیشروی مینمایند و خوشه از همین نقطه شکسته و آویزان و نهایتا پس از خشک شدن در مرحلهی برداشت از ساقه جدا میشود. خسارت اصلی بلاست در مرحلهی خوشه میباشد و میزان آن بستگی به زمان آلودگی دارد. بهطوریکه اگر آلودگی بلافاصله پس از ظهور خوشه اتفاق بیفتد خوشه کاملا پوک وبه رنگ سفید درمیآید. که مشابه حالت خوشه سفیدی در خسارت نسل دوم کرم ساقهخوار است اما علائم قهوهای شدن گردن خوشه آن را از خسارت کرم ساقهخوار جدا میکند. هر چه آلودگی دیرتر ظاهر شود، خسارت وارده کمتر خواهد بود و دانههای کمتری پوک میشوند. ولی اندازه دانهها کوچکتر خواهد شد.

عوامل گسترش بیماری
عوامل محیطی( باد، باران، نور، حرارت و رطوبت)، شرایط تغذیهای (نیتروژن، فسفر، پتاسیم و سیلیس) میزان حساسیت میزبان و شدت بیماریزایی قارچ عامل بیماری در سرعت گسترش و همهگیر شدن بیماری بلاست موثر هستند.
کنترل و مدیریت بیماری
تنظیم تاریخ کاشت: در کشت زودهنگام برنج نسبت به کشت دیرهنگام آن شیوع بیماری کمتر است.
* پرهیز از استفادهی بی رویه از کود نیتروژن: استفاده بیشازحد از کود نیتروژن میتواند شدت بلاست را افزایش دهد.
* استفاده از کود بیولوژیک لارما برای مقاومت گیاهچهها
* استفاده از بذور سالم: عامل ایجاد بیماری میتواند در قسمتهای مختلف بذر زمستانگذرانی کند و این بذور آلوده معمولا گیاهچههای آلوده و غیر طبیعی ایجاد میکنند و عامل انتقال بیماری به فصل زراعی جدید میشوند.
* ضدعفونی بذر با قارچکش مناسب: بدین منظور ابتدا آنها را در محلول آب نمک سبک و سنگین کرده و سپس در آب ولرم به مدت ۲۴ ساعت میخیسانیم پس از آن بذور را در محلول سمی قارچکشهای توصیه شده نظیر کاربوکسین تیرام(۷۵% پودر وتابل به میزان دو در هزار)، فلودیوکسونیل( مایع قابل حل به میزان ۵/۲ در هزار) و تری فلومیزول( امولسیون ۱۵% به میزان ۳/۳ در هزار) به مدت ۲۴ ساعت خیسانده و سپس برای جوانهزدن در گرمخانه نگهداری شود.
* سمپاشی نشاها در مزرعه: در صورت مشاهده آلودگی در خزانه سمپاشی نشاها با قارچکش مناسب توصیه میشود.
در حال حاضر قارچکشهایی که در کشور برای کنترل بلاست توصیهشدهاند عبارتند از:
* تری سیکلازول به میزان نیم کیلو در هکتار
* تیوفانات متیل+ تری سیکلازول(ویستا) به میزان ۵/۰ کیلوگرم در هکتار
* تری فلوکسی استروبین+تبوکونازول(ناتیوو) به میزان ۱۶۰ گرم در هکتار
حداقل دو بار سمپاشی برای بلاست گردن و خوشه نیاز میباشد. زمان مبارزه با بلاست برگ به محض مشاهده اولین علایم و برای بلاست گردن خوشه پس از ظهور ۵۰-۴۰ در صد خوشهها میباشد. ولی بهترین زمان مصرف قارچکش تری سیکلازول و کارپروپامید قبل از شروع آلودگی و یا با مشاهده اولین علائم آلودگی در مرحله برگ و یا آغاز ظهور خوشه میباشد.
بیماری سوختگی غلاف برنج Sheath Blight
از دید بیماریزایی و زیان اقتصادی پس از بیماری بلاست مهمترین بیماری برنج است. این بیماری یکی از عوامل محدودکننده معرفی و توسعه ارقام پرمحصول جدید در بیشتر کشورهای برنجخیز جهان از جمله ایران به شمار میرود.
عامل بیماری سوختگی غلاف برنج قارچ Rhizoctonia solani است که به صورت اسکلروت(سختینه) در خاک و میسلیوم در بقایای گیاهی، زمستانگذرانی میکند. اسکلروتها در ابتدای تشکیل سفید و پنبه مانند هستند و پس از تکامل سفت، محکم و قهوهای تا قهوهای تیره میشوند. بیماری سوختگی غالف برنج در مرحله رویشی در آلودگیهای شدید، افزون بر کاهش کمی محصول، سبب دیررسی شده و در مرحله زایشی همراه با زیان کمی و کیفی کوچک شدن دانه، گچی شدن و افزایش درصد خرد، سبب کاهش قیمت محصول در بازار میشود.
علائم بیماری
در بیماری سوختگی غلاف برنج، ابتدا بر روی غلاف برگ در محل تماس با سطح آب، لکههای دایره تا بیضی شکل آبسوخته سبز تا خاکستری پدیدار میشود. در آلودگی شدید، عامل بیماری به غلاف برگ انتهایی و خوشه سرایت کرده و باعث پوسیدگی و پوکی خوشه میشود.
گسترش بیماری
در صورت وجود اسکلروت قارچ در خاک، رطوبت نسبی بالا همراه با شرایط غرقاب طولانی مدت و بهکارگیری بیش از اندازه کودهای نیتروژنه، سبب بروز و گسترش بیماری میشود. بیماری در کشتزار، دارای گسترش افقی و عمودی است. گسترش افقی بیماری در همه مراحل رشدی بهویژه در زمانی که تراکم بوتهها بیشتر است (مرحله حداکثر پنجهزنی و ساقهدهی) و گسترش عمودی بیماری در مرحله زایشی یا پس از پیدایش خوشهها دیده میشود. توسعه کشت ارقام پاکوتاه و نیمه پاکوتاه و حساس، و نیز مصرف بیش از اندازه کود نیتروژنه، شرایط را برای گسترش بیماری سوختگی غلاف برنج مناسب میسازد.

مدیریت بیماری
پرهیز از کشت ارقام با حساسیت بالا، رعایت تراکم کاشت، مصرف بهینه کود نیتروژنه، رعایت بهداشت زراعی، استفاده از قارچکشهای شیمیایی (زمانی که بیست درصد بوتههای برنج در مرحله شکم، آلوده به بیماری پوسیدگی غلاف باشند سمپاشی با یکی از قارچکشهای ثبت شده در کشور برای این بیماری، توصیه میشود، چنانچه شرایط گسترش بیماری فراهم باشد، با رعایت تناوب در کاربرد قارچکشها، سمپاشی ۱۵-۱۰ روز بعد تکرار شود).
در حال حاضر قارچکشهایی که در کشور برای کنترل سوختگی غلاف برنج توصیهشدهاند عبارتند از
* پروپیکونازول (تیلت) به میزان یک لیتر در هکتار
* ایپرودیون + کاربندازیم (رورال تیاس) به میزان یک کیلو گرم در هکتار
* تری فلوکسی استروبین + تبوکونازول (ناتیوو) به میزان ۱۶۰ گرم در هکتار
لکه قهوهای برنج Brown spot
بیماری لکه قهوهای برنج یکی از بیماریهای بذرزاد برنج است. که در کلیه مراحل رشد گیاه از خزانه تا مزرعه روی برنج دیده میشود. این بیماری دارای انتشار جهانی است و در همهی کشورهای کشتکننده برنج در آسیا، آمریکا و آفریقا گزارش شدهاست. پس از تحقیقات فراوان هماکنون گونههای مختلف سه جنس Bipolaris، Drechslera و Exerohilum به عنوان عوامل ایجاد کننده بیماری لکه قهوهای برنج شناخته شده که هر سه از قارچهای ناقص میباشند. این بیماری باعث سوختگی نشاها، آلودگی بذر، پایین آوردن کیفیت و وزن دانه و کاهش جوانهزدن ساقه اصلی شده و لکه برگی ایجاد میکند. علایم این بیماری به صورت لکههای گرد تا بیضوی، گاهی کشیده و به رنگ قهوهای روی برگ، خوشه، گلوم و گلومل ظاهر میشود. در نهایت و در آلودگی شدید در خزانه نشاها سوخته و در مزرعه، خوشهها پوک و سیاه میشوند. این بیماری بیشتر در مزارعی که از لحاظ تغذیهای دچار مشکل میباشند، به ویژه در شرایط کمبود کودهای پتاسه ایجاد میشود.

مدیریت بیماری
* ضدعفونی بذر: به دلیل بذرزاد بودن این بیماری، ضدعفونی بذر بسیار کارآمد است. روشهای ضدعفونی بذر نیز مطابق آنچه در قبل برای دیگر بیماریهای برنج گفته شد توصیه میگردد.
* استفاده از ارقام مقاوم
* رعایت تراکم کاشت
* مصرف مناسب کودهای حاوی پتاسیم
* استفاده از کود بیولوژیک لارما برای افزایش انحلالپذیری فسفر و تثبیت نیتروژن
* ایجاد شرایط مناسب تهویه و خشکاندن مزرعه در مرحلهی حداکثر پنجهزنی
* استفاده از قارچکش: محلول یک در هزار ایپرودیون + کاربندازیم (رورال تی اس)
* استفاده از قارچکش: پروپیکونازول (تیلت ) به میزان یک لیتر در هکتار
کرم ساقه خوار برنج
کرم ساقه خوار نواری Chilo suppressalis ،یکی از آفات مهم محصول برنج در جهان میباشد. این حشره، گیاه برنج را از مرحله نشاء تا رسیدگی محصول مورد حمله قرار میدهد. اگر چه این آفت در سراسر جهان پراکنده است ولی بیشترین خسارت آن در قاره آسیا می باشد. این گونه مهمترین آفت شالیزارهای شمال ایران و برخی مناطق دیگر کشور محسوب میشود.

میزبان
مهمترین میزبان های این آفت از گروه غلات زراعی خانواده Poaceae شامل گونه های زیر می باشند:
Oryza sativa برنج، Sorghum bicolor سورگوم، Zea mays ذرت
زیست شناسی
این آفت زمستان را به صورت لاروهای بالغ داخل ساقههای باقی مانده برنج و یا علفهای هرز داخل و اطراف مزرعه سپری میکند. از اوایل فروردین و با گرم شدن هوا، لاروها تبدیل به شفیره های بدون پیله ای شده در داخل ساقههای باقی مانده از سال قبل در کنار سوراخی که توسط لارو ایجاد شده تشکیل میگردد. حرارت لازم برای شفیره شدن ۱۰ درجه سانتیگراد میباشد و دمای بالای ۳۵ درجه سانتیگراد به شفیرهها آسیب می رساند. شبپرهها بعد از خروج از پوسته شفیرگی، پرواز جفت گیری را انجام داده و بعد از جفت گیری روی میزبان اصلی تخمگذاری میکنند. تخمها در پشت یا روی برگ و در ابتدا در گلبرگ ها به صورت دسته جمعی گذاشته میشوند و یک شب پره ماده میتواند از ۳۰ تا ۲۵۰ عدد تخم بگذارد. این آفت چند نسلی است و در شمال ایران عموماً سه نسل ایجاد مینماید.
خسارت
خسارت اصلی این آفت مربوط به مرحله لاروی آن میباشد. که ضمن تغذیه از بافتهای مختلف گیاه برنج، چهار علائم مشخص در میزبان ایجاد میکند:
۱) خسارت پارانشیمی: که همزمان با تغذیه لاروهای ست اول هر نسل روی برگ گیاه برنج در مرحله خزانه و زمین اصلی رخ میدهد. این علامت به صورت خطوط موازی و سفید رنگ ناشی از تغذیه پارانشیم برگ برنج توسط لارو آفت میباشد.
۲) خسارت غلاف برگ: که با تغذیه لاروهای سنین اولیه هر نسل رخ میدهد. این علامت با تغذیه لاروها از قسمت درونی غلاف برگ برنج و زردی عمومی غلاف برگ قابل مشاهده بوده و معمولاً دو تا سه هفته بعد از نشاکاری در زمین اصلی دیده میشود.
۳) خسارت مرگ جوانه مرکزی: که همزمان با تغذیه لاروهای سنین مختلف نسل اول در زمین اصلی رخ میدهد. این علامت مربوط به زمانی است که لاروها وارد ساقه اصلی برنج شده و با تغذیه از بافت درونی ساقه موجب زرد و خشک شدن آن خواهند شد. این علامت را به اصطلاح hearts dead گویند و در مرحله رویشی گیاه رخ میدهد.
۴) خسارت سر سفیدی خوشه: این علامت مربوط به خسارت نسل دوم آفت است که مصادف با خوشه رفتن و گل دادن گیاه برنج در مرحله زایشی میباشد. تغذیه لارو از قسمت درونی ساقه مانع حرکت شیره گیاهی و پر شدن دانهها شده و همین امر منجر به سفید شدن خوشه میشود که به اصطلاح whiteheads گویند. خوشههای سفید و پوک شده برنج در مزرعه به حالت افراشته نسبت به خوشههای سالم قابل مشاهده میباشند.

مدیریت تلفیقی آفت
* ردیابی: به منظور ردیابی آفت و تعیین زمان مناسب مبارزه از تلههای دلتا (trap Delta )با کارت چسبنده به همراه فرمون استفاده میشود. این نوع از تلهها به فاصله ۷۰ متر از یکدیگر در مزرعه نصب میشود. تلهها از اوایل کشت برنج در مزرعه نصب شده و نمونه برداری دو بار در هفته تا آخرین شکار پروانه ادامه مییابد. چسب تلهها بهدلیل خشک و غیر موثر شدن هر یک یا دو ماه و رهاسازها هر ۲۰ الی ۳۰ روز تعویض شوند. استفاده از تلههای نوری یا فانوسی در مزارع برنج نیز در بررسی حضور و تعیین جمعیت آفت کاربرد دارد.
* کنترل زراعی : شامل عملیات زراعی و اقداماتی است که از زمان برداشت محصول برنج در زمین اصلی تا زمان شروع فصل زراعی جدید انجام شده که طی آن کاهش جمعیت فرم زمستانگذران آفت را موجب میشود. اولین اقدام زراعی شامل عملیات برداشت محصول برنج به صورت سنتی (دستی) و مکانیزه میباشد. در برداشت سنتی ساقههای بریده شده در معرض آفتاب قرار گرفته که این عمل باعث خروج لاروها از ساقهها، مهاجرت به حاشیه مزارع و از بین رفتن آنها توسط دشمنان طبیعی و تاثیر عوامل محیطی در شالیزار میباشد. همچنین برداشت مکانیزه برنج و کوبیده شدن ساقهها حین برداشت محصول توسط ادوات ماشینی روشی موثر در کاهش جمعیت لاروهای زمستانگذران میباشد. از دیگر اقدامات کنترل زراعی آفت، شخمهای اول و دوم، آب تخت پاییزه و زمستانه و رها سازی ماکیان در اراضی شالیزاری است. همچنین کشت محصولات غیر از برنج مانند گیاهان علوفهای، روغنی و سبزیها به عنوان کشت جایگزین، کاهش دهنده جمعیت لاروهای زمستاگذران آفات میباشد. از دیگر روشهای زراعی که اساساً جزء روشهای پیشگیری کننده میباشند میتوان به تقسیط کودهای ازته در فصل زراعی، کاشت همزمان گیاه برنج، کاشت ارقام زودرس و میانرس اشاره نمود.
* کنترل فیزیکی: نصب تلههـای نـوری (الکتریکـی و فانوسـی ) در مزرعـه از دیگـر روش هـای مهـم جلـب و شـکار انبـوه شبپرههای ساقهخوار میباشـد . در روش فانوسـی بـا نصـب تشـت آب همـراه همـراه مـایع شـوینده و در روش الکتریکی با نصب شیشه محتوی سیانید سدیم یا پتاسیم و یا قرار دادن تشت آب همراه با مـایع شـوینده زیـر تلـه نوری از اقدامات موثر در کاهش جمعیت شبپرههای ساقه خوار میباشد.علاوه بر شکار شبپرهها بـا تلـه هـای نوری، کنترل شیمیایی لکهای، در اطراف تلههـای فـوق مـی توانـد از افـزایش خسـارت آفـت جلـوگیری نمایـد . نکتهای که در باره تلههای نوری مورد توجه است نصب تلهها در ارتفاع ۱۷۰ سانتیمتری از سـطح زمـین بـرای جلب بیشتر شبپرهها است. این تله ها روی یک قیم نصب میشوند.
* اختلال در جفتگیری (Mating disruption): برای کنترل کرم ساقهخوار برنج به شیوه اختلال در جفت گیری همزمان با ظهور شب پرهها در شالیزار، تعداد ۱۰۰ عدد رهاساز فرمونی(Dispenser)در هر هکتار با فواصل ۱۰ در ۱۰ متر از همدیگر که حاوی ۴/۰ گرم فرمون جنسی حشره (مجموعاٌ ۴۰ گرم ماده مؤثره در هکتار) قابل استفاده میباشد. رهاسازهای فوق روی قیمهای چوبی درون مزرعه و حاشیهها نصب شده و لازم است همواره بالاتر از ارتفاع بوتهی برنج قرار داده شوند. به منظور اطمینان از تأثیر روش اختلال در جفتیابی، از تلههای دلتا با کارت چسبنده به همراه فرمون استفاده میشود.
* کنترل بیولوژیک: یکی از روشهای مرسوم در کنترل بیولوژیک در زراعت برنج استفاده از توانایی انگلی کردن تخم آفات مختلف برنج به ویژه ساقهخوار برنج توسط زنبور تریکوگراما است. براساس تحقیقات انجام شده بهترین زمان مناسب رهاسازی زنبور تریکوگراما هنگام تخم گذاری حشرات کامل بر روی بوته های برنج می باشد.
استفاده از کود بیولوژیک لارما که سبب ایجاد مقاومت در ساقهی گیاه و نشاها میگردد و از نفوذ حشره به داخل گیاه جلوگیری میکند.
* کنترل شیمیایی: در مرحله رویشی گیاه برنج و مصادف با نسل اول آفت، چنانچه خشک شدن جوانه مرکزی در ارقام دیررس تا سه درصد و در ارقام زودرس تا دو درصد باشد، سمپاشی با حشره کشهای گرانوله توصیه میگردد. چنانچه در مرحله رویشی گیاه، آفت در سنین بالای لاروی و یا شفیره باشد، سمپاشی لازم نبوده بلکه با وجین و کندن پنجه های آلوده می توان از پیشرفت خسارت جلوگیری نمود. در این مرحله همچنین برای ارقام زودرس با توجه به اوج پرواز پروانه ساقه خوار برنج (شکار توسط تله نوری یا فرمونی) در منطقه و همچنین تاریخ کاشت، یک بار سمپاشی ولی برای ارقام دیررس یا دیرکاشت با توجه به تداخل نسلهای دوم و سوم و در نظر گرفتن وضعیت رشدی گیاه و آفت و تحلیل کارشناس حفظ نباتات، حداکثر دو بار سمپاشی با حشرهکش گرانول کارتاپ (پادان) ۴ درصد و یا فیپرونیل ۲/۰ درصد توصیه می گردد. در صورت برخورد با نسل سوم این آفت، چنانچه مرحله رشدی گیاه در اوایل مرحلهی زایشی باشد لازم است یک نوبت دیگر از حشرهکش مایع استفاده گردد.
بر اساس آخرین لیست سموم ثبت شده سازمان حفظ نباتات کشور، سموم حشرهکش مجاز برای کنترل کرم ساقهخوار برنج عبارتند از:
– فیپرونیل (ریجنت) گرانول ۲/۰ درصد به میزان ۲۰ کیلوگرم در هکتار توصیه می شود.
– دیازینون EC 60% به میزان ۲-۵/۱ لیتر در هکتار
– ماترین (روی اگرو) SL 0/6% به میزان ۲-۱ لیتر در هکتار به ترتیب نسل اول و دوم
جمع بندی
با توجه به رشد جمعیت، افزایش گرایش مردم به برنج، همچنین نیاز آبی شدید این محصول و تغییرات اقلیمی مناطق مختلف کشور که به سمت خشکشدن منابع آبی و کمبود آب پیش میرود، بهکارگیری از تمامی روشها در جهت افزایش حداکثری محصول، مدیریت درست آفات و بیماریها و استفاده از حداکثر پتانسیل سطح زیر کشت برای تولید محصول ضرورت مییابد. لذا استفاده از کودبیولوژیک لارما+ که با بهرهگیری از دانش متخصصین شرکت دانش بنیان دانا زیست لوتوس و بهطور اختصاصی برای برنج فرموله شده و به بازار عرضه شدهاست توصیه میگردد. این کود علاوه بر افزایش تناژ محصول برنج و افزایش مقاومت گیاه در برابر تنشهای خشکی و شوری ، موجب افزایش کیفیت دانههای برنج نیز شدهاست بهطوریکه سبب جلوگیری از گچیشدن و شکستگی دانههای برنج شده و در مراحل پس از برداشت ، درصد تبدیل شلتوک به برنج کامل را بالابرده و برنج خالصتری حاصل میگردد.
مستندات محصول لارما+ در حالت شاهد (بدون استفاده از کود بیولوژیک لارما) و در حالت استفاده از کود، در مناطق مختلف استان گلستان به شرح زیر میباشد.



بدون دیدگاه